بلاگ جدیدم
تذکر
عرض سلام و احترام و ادب خدمت دوستان
قابل توجه عزیزان گرامی بازدید کننده از امروز مطالب و اطلاعات و اخبارم و .... را از لینک زیر پیگیری نمائید :
talebisboui.بلاگ.ای آر
ممنون و سپاسگزارم از حسن توجه و عنایت شما
تذکر
عرض سلام و احترام و ادب خدمت دوستان
قابل توجه عزیزان گرامی بازدید کننده از امروز مطالب و اطلاعات و اخبارم و .... را از لینک زیر پیگیری نمائید :
talebisboui.بلاگ.ای آر
ممنون و سپاسگزارم از حسن توجه و عنایت شما

مرحوم جنت مکان کربلائی حاجی قاسمعلی انشائی (ره) بزرگ خاندان انشائی در روز 92/12/17 در بیمارستان نیمه شعبان ساری پس از طی دوره ای از بیماری دار فانی را وداع گفته و به لقاع ا... پیوست. روحش شاد و ان شاء ا... با اولیاءا... و ائمه معصومین محشور گردند.
برای شادی و رحمت روحش فاتحۀ مع الصلوات.
به بهانه تولد دخترم
با سلام ٬ خواستم عارض شوم که امروز ۲۵/۰۴/۹۲ بچه دومم بنام فاطمه زهرا متولد شد . ضمنا یادم رفت بگویم من یک پسر خوشگل هم دارم که در کلاس چهارم ابتدائی مشغول تحصیل هستش بنام نامی امیرعباس که نام پدر مرحومم را رویش نهادم که همچون او ٬ بزرگمرد و بزرگ منش و دوراندیش و بی آلایش باشد خدا رحمتش کند .
قبلا قول پیوست عکس فرزندانم را داده بودم و این هم وفای بعهد :


همچنان که در عنوان زندگی نامه ام نگاشتم پدرم مرحوم حاج عبّاس طالبی در سن ۴۷ سالگی در تاریخ 1380/02/18 درست ۱۲ سال پیش پس از طی یک دوره هشت ماهه درمان و تحمل رنج بیماری بر اثر بیماری سرطان لوزالمعده در هنگام اذان ظهر جان به جان آفرین تسلیم کردند . روحش شاد و قرین رحمت واسعه الهی گردد انشاءا... ./. برای شادی و رحمتش فاتحه مع الصلوات .
بنده در تاریخ 1355/01/20 و 1976/04/09 در روستای اسبوکلا از توابع بخش مرکزی ساری مرکز استان مازندران در خانواده ای مذهبی و اجتماعی متولد شده ام . پدرم مرحوم حاج عباس طالبی و مادرم حاجیه خانم جهان انشائی . دوران تحصیلات ابتدائی خود را در دبستان شهید رجب وردیان در سال 1366 و دوره راهنمائی را درسال 1369 در مدرسه شهدای روستا به اتمام رساندم و برای ادامه تحصیلات متوسطه وارد دبیرستان ابوذر غفاری واقع در پلیس راه قدیم ساری شدم که در سال 1373 فارغ التحصیل و برای ادامه تحصیلات کارشناسی در همان سال وارد دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل در رشته تاریخ و تمدن ملل اسلامی شدم . که در سال 1377 نیز با معدل 16/10در 7 ترم بدون ترمهای تابستان فارغ التحصیل شدم که در آزمون کارشناسی ارشد در دانشگاه آزاد شهر ری شرکت نموده که با ۲ رتبه کمتر از آخرین قبولی متاسفانه قبول نشدم . در ادامه جهت خدمت نظام مقدس سربازی وارد نیروی انتظامی شده ودر دوران آموزشی اتفاق ناگواری برایم رخ داد و آنهم تصادف در سوم دی ماه و پنجم ماه رمضان سال ۷۷ بوده که در مسیر برگشت از پادگان آموزشی شهید ادیبی مرزن آباد چالوس در جنگل سی سنگان نور با یک کامیون ماک شاخ به شاخ تصادف نمودیم که در آن تصادف ۳ تن از دوستان صمیمی بنده به نامهای مرحوم مهندس حامد سلیمانی و مهندس عارف محمودیان و مهندس اصغر پور روشن و راننده فوت نمودند و بنده با دست و پا و بینی شکسته از آن تصادف جان سالم بدر بردم . و درسال ۱۳۷۸ به نیروی انتظامی تهران بزرگ برای ادامه خدمت منتقل شدم و در کلانتری ۱۱۴ غیاثی در خیابان شهید سعیدی میدان خراسان (غیاثی) در دفتر کلانتری در سمت مسئول دایره ابلاغ اوراق قضائی و تائیدیه عکس مشغول خدمت شدم و در اسفند ۷۸ با همسرم خانم رقیه روحانی نیا که از بستگان مادری بنده بوده و در خانواده ای مذهبی و اجتماعی بزرگ شده بود ٬ ازدواج نمودم و در شهریور ۱۳۷۹ از خدمت سربازی ترخیص شده که همزمان با بیماری پدر مرحومم شد که مبتلا به بیماری سرطان لوزالمعده شدند که بعد از تحمل ۸ ماه بیماری در تاریخ 80/02/18 دار فانی را وداع گفته و در آرمستان ابدی آرمیدند . در 1382/06/10 از طرف شورای اسلامی دوره دوم روستا برای سمت دهیاری انتخاب شدم و تاکنون نیز در این سمت مشغول خدمت به روستا هستم .